women activitiesاختلال عملکرد جنسي درزنان، علل و راه حل

بسياري از زنان در دوره‌اي از زندگي خود يك مشكل جنسي را تجربه مي‌كنند. برخي آمارها نشان مي‌دهد كه حداقل 4 نفر از هر10 زن يكي از انواع مشكلات جنسي را در طول زندگي تجربه مي‌كنند كه در اصطلاح پزشكي، به همه آنها <اختلال عملكرد جنسي> گفته مي‌شود.
به تازگي برخي از شركت‌هاي دارويي ادعا كرده‌اند دارويي براي تحريك ميل جنسي زنان در دست ساخت و بررسي دارند كه يك ماده استنشاقي است و بر مغز اثر تحريكي دارد. <برومولانوتايد> كه به اصطلاح وياگراي زنانه نام گرفته در زناني كه كاهش ميل و انگيزش جنسي دارند، مي‌تواند مفيد واقع شود. البته اين دارو مانند وياگرا عمل نمي‌كند (وياگرا جريان خون اعضاي تناسلي را افزايش مي‌دهد) بلكه باعث آغاز و تسهيل تحريك جنسي مي‌شود. اگر چه راه‌هاي درماني ساده‌تر هم وجود دارد، متاسفانه با وجود شيوع اختلالات جنسي، هنوز مبتلايان از مطرح كردن مشكلات خود حتي با پزشك خودداري مي‌كنند. تداوم مشكلات جنسي در يكي از مراحل پاسخ جنسي، طولا‌ني شدن اختلال عملكرد جنسي نام مي‌گيرد كه در فرد ايجاد اضطراب كرده و اثر منفي بر روابط زناشويي او مي‌گذارد. البته اضطراب هم خود باعث تشديد و ادامه اختلال مي‌شود. اگر چه عوامل متعددي موجب اين اختلال در زنان مي‌شوند اما قابل درمان هستند ولي متاسفانه به دليل شرم از در ميان گذاشتن اين مشكلات با پزشك يا مشاور، حتي آسان‌ترين راه درمان (يعني آشنايي با ساختار بدني و عملكرد طبيعي بدن در زمان فعاليت جنسي) نيز مورد غفلت واقع شده است. 

كدام مرحله؟ كدام درد؟
 
اختلال عملكرد جنسي در زنان به چند گروه تقسيم مي‌شود كه گاهي با هم تداخل پيدا مي‌كنند و همراه مي‌شوند. در اختلال ميل جنسي كه شايع‌ترين نوع اين اختلالات در زنان است، ميل جنسي كم يا قطع مي‌شود. نوع ديگري از اختلا‌لا‌ت كه در آن ممكن است ميل جنسي سر جاي خود باشد اما فرد قادر به حفظ و ادامه انگيزش جنسي نباشد و يا با وجود ميل به اين امر، تحريك نشود، اختلال انگيزش جنسي است.
در اختلال ارگاسميك با وجود تحريك و انگيزش كافي زن نمي‌تواند به اوج لذت جنسي (ارگاسم) برسد. اگر زني دچار انقباض غيرارادي عضله مهبل (واژينسيموس) يا درد آلت تناسلي قبل، بعد ياهنگام مقاربت شود، دچار اختلال درد جنسي شده است. اگر چه اختلال عملكرد جنسي در زنان در تمام سنين ممكن است رخ دهد اما بيشتر در زمان عدم تعادل هورموني مانند بارداري، بعد از زايمان (شيردهي) و پيش از يائسگي شايع است. گاهي هم بيماري‌هاي جدي مانند سرطان، عامل اين اختلال است. 

چرا و به چه علت؟

عوامل متعددي در ايجاد پاسخ جنسي زنان دخيل هستند از جمله فيزيولوژي، انگيزه‌ها، تجربه‌ها، باورها، روش زندگي و روابط كه اگر هركدام از اين اجزاء‌ دچار مشكل شود، مي‌تواند بر عملكرد جنسي و در پي آن روابط زناشويي تاثير منفي بگذارد. گاهي نارضايتي‌هاي بيان نشده در حضور اختلالات عملكرد جنسي مي‌تواند باعث تيرگي روابط زن و شوهر و حتي جدايي شود.
شرايط فيزيكي و ساختاري مي‌تواند يكي از عوامل مشكلات جنسي باشد. مثلا التهاب مفاصل، مشكلات ادراري و روده‌اي، جراحي لگن، خستگي، سردردها يا دردها و اختلالات عصبي ديگر از جمله ام.اس مي‌توانند علت ماجرا باشند. گاهي هم مصرف داروهاي خاصي از جمله ضدافسردگي‌ها داروهاي فشار خون، آنتي ‌‌هيستامين‌ها و داروهاي شيمي ‌‌درماني، مي‌توانند ميل جنسي و توانايي رسيدن به ارگاسم را كاهش دهند. گاهي عوامل هورموني مانند كاهش سطح استروژن در دوران پيش از يائسگي ممكن است منجر به تغييراتي در بافت ناحيه تناسلي و پاسخ جنسي شوند. در اين حالت چين‌هاي پوستي ناحيه (لابيا) نازك و چروك مي‌شود و بخش بيشتري از كليتوريس در معرض قرار مي‌گيرد و اين مسئله موجب كاهش حساسيت كليتوريس مي‌شود. به ‌علاوه به‌دليل نازك شدن و كاهش قابليت ارتجاعي پوشش ناحيه، مهبل تنگ‌تر مي‌شود به‌خصوص زماني كه فعاليت جنسي كم يا قطع شده باشد. در ضمن تورم طبيعي و نرم و ليز شدن مهبل در طول تحريك جنسي به كندي صورت مي‌گيرد و اين عوامل موجب درد و ناراحتي در طول مقاربت مي‌شود.
عوامل رواني و اجتماعي هم در ايجاد اين مشكل نقش دارند. مشكلات انگيزشي مثل اضطراب، افسردگي يا استرس و سابقه قرار گرفتن در معرض تجاوز جنسي از اين جمله‌اند. گاهي هم در طول بارداري و پس از زايمان و شيردهي ميل جنسي زنان كاهش مي‌يابد. شايد علت رواني مسئله علاوه بر تغييرات هورموني، تعدد وظايف زن و سردرگمي اوست. ايفاي نقش همسر، خانه‌داري، شغل خارج از منزل و حتي گاهي نگهداري از والدين، در كنار هم سخت است. سن و وضعيت سلامت شوهر، احساس زن نسبت به همسر و نظر او نسبت به بدن خود و همسر، عوامل ديگري هستند كه مي‌توانند با ساير علت‌ها همراه شوند. گاهي هم به‌دليل سخت‌گيري‌هاي خانوادگي‌، حتي روابط شرعي و مجاز نيز در فرد ايجاد احساس گناه كرده و او را دچار اختلال عملكرد جنسي مي‌كند. 

كي برويم دكتر؟
 
وقتي كه هر كدام از انواع مشكلات ذكر شده در روابط زناشويي به حدي تكرار يا تداوم مي‌يابد كه باعث آزار و اذيت مي‌شود، بايد براي بررسي علل فيزيكي و رواني به پزشك مراجعه كرد. براي حل مشكل ابتدا بايد بيماري زمينه‌اي درمان شود مثلا اگر زني اختلال هورموني دارد يا دارو مصرف مي‌كند بايد درمان هورموني قطع و تغيير دارو صورت گيرد.
گاهي معالجه اين اختلال نياز به دارو دارد اما در اغلب موارد درمان بدون نياز به دارو انجام مي‌شود. ابتدا بايد با بهبود روابط بين خود و همسرتان، سلامت جنسي را تامين كنيد. براي رسيدن به اين هدف:
روابط خوبي با همسرتان داشته باشيد: رابطه صادقانه و راحت با همسر مي‌تواند در پيشرفت انگيزش و صميمت كمك كند. بعضي زوج‌ها هيچ‌گاه راجع به مشكلات خود در روابط زناشويي با هم صحبت نمي‌كنند در صورتي كه صحبت درباره آنچه ايجاد احساس خوب يا بد در فرد مي‌كند مي‌تواند به بهبود آن كمك كند.
مي‌توانيد از كتاب‌هاي موجود يا پيشنهادات پزشك كمك بگيريد تا در ميزان ميل جنسي خود و همسرتان تعادل برقرار كنيد.  تغييرات سلامت ساز در زندگي خود ايجاد كنيد. ورزش منظم و اوقات كافي براي تفريح و استراحت را فراموش نكنيد. مصرف سيگار و الكل با ايجاد محدوديت و كاهش جريان خون اعضاي تناسلي مي‌تواند باعث كاهش انگيزش شود. ورزش‌هاي منظم هوازي مي‌تواند بُنيه شما را قوي و روحيه‌تان را شاداب نگه دارد. ياد بگيريد كه استرس‌هاي روزانه زندگي را با تمركز از ذهن و بدنتان خارج كنيد.
 
عضلات لگن خود را تقويت كنيد: ورزش‌هاي تقويت‌كننده عضلات كف لگن مي‌تواند به حل برخي مشكلات انگيزشي و ارگاسميك كمك كند. اين ورزش‌ها كه<كِگل> نام دارد، موجب تقويت عضلات درگير در احساس لذت جنسي مي‌شوند. ابتلا عضلات لگن خود را سفت كنيد مثل اينكه مي‌خواهيد جلوي جريان ادرار را بگيريد، تا 5 بشماريد و سپس خود را شل كنيد. اين ورزش را روزانه چندين بار تكرار كنيد.

مشاوره كنيد: مشاوره و در ميان گذاشتن مشكل با يك متخصص مي‌تواند به شما كمك كند تا با آموزش درباره پاسخ جنسي و روش‌هاي كمكي به راه‌حل مشكل دست يابيد.

گاهي براي درمان بيماري زمينه‌اي يا تغييرات هورموني به مصرف دارو نياز داريد: اضطراب و افسردگي، ديابت، بيماري‌هاي قلبي و عروقي و عصبي، جراحي شكمي و لگن و سرطان‌ها، عدم تعادل هورموني در زمان حاملگي و شيردهي، مصرف قرص‌هاي ضدبارداري و دوران يائسگي و پيش از يائسگي مواردي هستند كه نياز به درمان دارويي يا تغيير دارو دارند. پس:

داروهايي كه ايجاد عوارض اختلال جنسي مي‌كنند را تغيير داده يا قطع كنيد. (زير نظر پزشك)
مشكلات تيروئيد و ساير بيماري‌هاي هورموني را با مراجعه به پزشك درمان كنيد.
افسردگي و اضطراب خود را تا حد امكان با نظر پزشك درمان كنيد.
با ورزش عضلات كف لگن را تقويت كنيد.
توصيه‌هاي پزشك براي پيشگيري و درمان درد در مقاربت را انجام دهيد. 

حرف آخر

در هر مرحله از زندگي شما تغييراتي در ميل و انگيزش نسبت به روابط زناشويي ايجاد مي‌شود. با پذيرش اين تغييرات، تجربه بهتري را براي خود فراهم كنيد. شناخت بدن و پاسخ طبيعي بدن شما نقش مهمي دارد. هر چه شما و همسرتان بيشتر راجع به بدن خود و نحوه عمل آن در روابط زناشويي بدانيد، بهتر مي‌توانيد بر مشكلات خود چيره شويد. به‌خاطر داشته باشيد كه احساسات شما و آمادگي روحي‌تان به اندازه تحريكات و آمادگي جسمي مي‌توانند در انگيزش شما نقش داشته باشند. بنابراين احساسات خود را آزادانه با شوهرتان در ميان بگذاريد. 

منبع : مجله سلامت




bolooghسوالات دختران در زمان بلوغ

در طي دوران بلوغ و حتي چند سال بعد از آن، سوِالات زيادي در ذهن دختران جوان مطرح مي‌شود كه گاهي بدون جواب مي‌ماند و همين مسئله اضطراب زيادي در آنها ايجاد مي‌كند. اگر والدين در پاسخگويي به اين 5 سوال شايع دقت كنندو پاسخ دقيق بدهند، نگراني و اضطراب دخترانشان را به ميزان قابل توجهي كاهش مي دهند.

1 ) تغيير رنگ در ترشحات مجراي تناسلي آيا طبيعي است يا نشانه‌اي از يك بيماري؟

قبل از هر چيز بايد بدانيد ترشحات طبيعي مهبل فوايد متعددي دارد: مهبل را تميز و مرطوب نگه مي‌دارد و در پيشگيري از عفونت آن كمك مي‌كند. اگر چه رنگ، مقدار و حالت ترشحات مهبل در دوران قبل و بعد از عادت ماهيانه تغيير مي‌كند و اين مسئله كاملا طبيعي است اما گاهي تغيير در اين ترشحات نشانه‌اي از وجود مشكل است. ترشحات طبيعي مهبل هر از گاهي تغيير مي‌كند: رقيق، چسبنده،‌ غليظ، حالت كشساني، در مجموع حالت آن متغير است. نكته مهم در ترشحات مهبل آن است كه بايد شفاف،‌سفيد و يا شيري مايل به سفيد باشند. در مواردي كه مشكلي وجود دارد، ترشحات دچار تغييراتي مي‌شود، بوي آن تغيير كرده و نامطبوع مي‌شود،‌رنگ‌ آن سبز، خاكستري و يا حالتي دقيقا شبيه ترشحات عفوني مي‌شود،‌ در مهبل حالت خارش، ‌سوزش،‌ تورم و قرمزي بوجود مي‌آيد و يا حتي گاهي از مهبل در دوراني به‌غير از عادت ماهيانه خون خارج مي‌شود كه در اين موارد بايد حتما به پزشك متخصص زنان مراجعه شود. معمولا عفونت مهبل(باكتريايي يا قارچي) عامل شايعي در تغيير ترشحات آن است كه بهتر است نسبت به اين مسئله دقيق باشيد.در عفونت قارچي مهبل‌ ترشحات بسيار سفيد و غليظ مي‌شوند و شكل پيدا مي‌كنند،‌بوي ترشحات تند است و حالت خارش و سوزش در مهبل حس مي‌شود. در عفونتي كه توسط باكتري ايجاد مي‌شود، مقدار ترشحات زيادتر مي‌شود و حالت كف‌آلود پيدا كرده، به رنگ خاكستري در مي‌آيد. بوي ترشحات بسيار نامطبوع شده و مثل بوي ماهي مي‌شود. با مشاهده هر يك از علائم ذكر شده فورا به پزشك مراجعه كنيد.

2 )من كه سنم از سن بلوغ گذشته، پس چرا عادت ماهيانه نمي شوم؟

عادت ماهيانه دختران بعد از رسيدن به بلوغ اتفاق مي‌افتد كه البته سن بلوغ بين 8 تا 13 سال در دختران متفاوت است. اما اينكه بعضي دخترها زودتر و يا ديرتر به بلوغ برسند، طبيعي است. معمولا اولين عادت ماهيانه 2 تا 2/5 سال بعد از اولين نشانه‌هاي بلوغ (كه اغلب رشد پستان‌هاست) اتفاق مي‌افتد. البته در بعضي‌ دخترها كمتر از يك‌سال بعد از بلوغ و يا 3 سال بعد از بلوغ هم عادت ماهيانه ديده مي‌شود كه طبيعي است. روش ديگري كه بتوان زمان اولين عادت ماهيانه را حدس زد، ترشحات مهبل است كه حدود 6 ماه قبل از اولين عادت ماهيانه اين ترشحات به صورت شفاف، سفيد و مخاطي شكل ديده مي‌‌شوند. سن اولين عادت ماهيانه به ارث هم بستگي دارد و شايد در مادر هم اين اتفاق ديرتر افتاده باشد، بنابراين صرف اينكه 14 سالگي گذشته و عادت ماهيانه رخ نداده مشكل‌ساز نيست. ديرتر شروع شدن عادت ماهيانه به عواملي ديگر هم بستگي دارد مثل لاغري شديد، ‌كم‌خوري عصبي،‌ورزشكار بودن (ورزش شديد و دائمي)، استرس‌هاي شديد يا بعضي بيماري‌هاي خاص هم در تاخير عادت ماهيانه دخالت دارند.

3 ) كوچك ماندن سينه‌ها يعني اختلا‌ل در روند بلوغ؟

تفاوت اندازه پستان‌ها كاملا طبيعي است. به‌خصوص اگر دخترها در سن بلوغ باشند. ‌البته در اكثر خانم‌ها در سنين بعد از بلوغ هم اندازه پستان‌ها يكي نيست، همان‌طور كه اندازه دو دست‌و‌پا يكسان نيست. معمولا اولين جوانه‌هاي پستان در سنين 8 تا 13 سالگي ديده و در اكثر موارد رشد و بزرگ شدن يكي از پستان‌ها سريع‌تر از ديگري است. بعضي دختر خانم‌ها بعدها هم از اين مسئله ناراحتند و فكر مي‌كنند مشكلي وجود دارد.در اين صورت اگر به يك پزشك متخصص زنان مراجعه شود، او شما را مطمئن مي‌كند كه مشكلي وجود ندارد. البته بهتر است دختر خانم‌ها هميشه در سنين بالاتر هم به پستان‌ها توجه داشته باشند و به هر نوع تغيير ظاهري آن توجه نشان دهند. به‌خصوص اينكه معاينه پستان‌ها را ياد بگيرند و هر ماه انجام دهند
.
4 ) چرا عادت ماهيانه منظمي‌ندارم؟

گاهي اينقدر در مورد عادت ماهيانه دقت مي‌شود كه انگار قرار است همه چيز مثل ساعت كار كند. در بين خانم‌ها اين‌طور شايع شده كه عادت ماهيانه بايد هر 4 هفته يك‌‌بار اتفاق بيفتد، در حالي‌كه در اكثر خانم‌ها بي‌نظمي‌هاي زيادي در عادت ماهيانه وجود دارد. معمولا چرخه عادت ماهيانه 28 روزه است، اما اين عدد براي همه و حتي براي يك خانم‌ در تمام طول سال ثابت نيست و ممكن است بين 24 تا 34 روز متغير باشد. اولين روز عادت ماهيانه،‌روز اول چرخه يك خانم محسوب مي‌شود. معمولا در روز چهاردهم يكي از تخمك‌ها از تخمدان خارج مي‌شود كه به آن تخمك‌گذاري مي‌گويند و در صورت عدم حاملگي دو هفته بعد پوشش دروني رحم ريزش پيدا كرده و عادت ماهيانه اتفاق مي‌افتد. معمولا تا 2 سال بعد از اولين عادت ماهيانه بي‌نظمي‌هاي زيادي وجود دارد، اما بيماري،‌كاهش وزن شديد و استرس زياد هم باعث بي‌نظمي در قاعدگي مي‌شوند. حتي در مسافرت و يا تغييرات عمده زندگي (مثل مهاجرت و جابجايي) هم اختلال در زمان قاعدگي ديده مي‌‌شود. طول مدت عادت ماهيانه هم از 2 تا 10 روز متفاوت است وحتي اين مسئله هم هميشه در يك خانم ثابت نيست. بنابراين اگر داروي خاصي مصرف نشود،‌بيماري مشخصي وجود نداشته باشد و يا عدم تعادل هورموني مطرح نباشد، بي‌نظمي در قاعدگي طبيعي است اما اگر اين مسئله بسيار شديد و هميشگي شده است بهتر است با پزشك زنان صحبت شود تا مشكل زمينه‌اي به‌خصوص عدم تعادل هورموني بررسي شود، به خصوص اگر اين مسئله در دختر خانم‌ها بيش از 3 سال طول بكشد.

5 ) چرا پستان‌ها درد مي‌گيرند؟

درد پستان هر از گاهي اتفاق مي‌افتد. اين مسئله در دختر خانم‌ها در سن بلوغ و بعد از آن بيشتر به‌دليل رشد پستان‌هاست به‌خصوص در حمام هنگام شستشو و در خواب به‌خصوص در وضعيت دمر اين درد بيشتر حس مي‌شود. با اين وجود از درد پستان‌ها هيچ وقت نبايد به راحتي گذشت. علاوه بر مسئله فوق،درد پستان‌ها در نزديكي شروع عادت ماهيانه (يك‌هفته قبل) بسيار شايع است كه به‌دليل ترشح هورمون‌هاي استروژن و پروژسترون اتفاق مي‌افتد. اين هورمون‌ها باعث تجمع آب در بدن شده و پستان‌ها را متورم مي‌كنند. در اوايل حاملگي هم درد پستان‌ها شايع است كه دقيقا به‌علت ترشح هورمون‌ها و تاثير آنها بر پستان است. در صورتي كه درد پستان‌ها در موارد ذكر شده اتفاق بيفتد و هيچ ترشحي از پستان وجود نداشته باشد معمولا اين درد را با مصرف مسكن و يا حتي پوشيدن لباس زير مناسب‌تر برطرف كرد.
تغذيه خوب و استراحت كافي در اوايل قاعدگي در تسكين اين درد بي‌تاثير نيست. بهتر است از يك‌هفته قبل از عادت ماهيانه از مصرف غذاهاي شور و كافئين‌دار (مثل قهوه،چاي و شكلات) پرهيز شود. اگر به‌غير از مواقع ذكر شده در پستان‌ها دردي حس شد بهتر است بدون معطلي به پزشك مراجعه شود.

برگرفته از مجله سلام



loveمردان بيشتر از زنان درگير عشق مي شوند


لابد گاهي از خود پرسيده‌ايد كه چه چيز باعث مي‌شود تا زنان بخواهند مرتب درباره وقايع زندگي روزمره‌شان با همه صحبت كنند، در حالي كه مردان عمدتا درون‌گراهستند و حال و حوصله صحبت در مورد اتفاقات زندگي روزمره‌شان را ندارند؟ چرا مردان عمدتا وقت آزاد خود را صرف كار كردن با كامپيوتر و يا خواندن مجلات ورزشي مي‌كنند در حالي كه زنان بيشتر ترجيح مي‌دهند به اخبار رسيده از اين و آن بپردازند و يا سعي كنند روابطشان با ديگران برازنده و معقول به‌نظر برسد؟ چرا مردان و زنان از روابطشان با يكديگر چيزهاي متفاوتي را طلب مي‌كنند؟ شايد علت، تفاوت‌هاي بنيادين در مغز مردان و زنان باشد.

در بررسي نمونه‌اي از تفاوت‌هاي رفتاري، محققان دانشگاه باث‌ متوجه شدند احساس درد در زنان و مردان متفاوت است. مردان در مواجهه با درد بيشتر به اين فكر مي‌كنند كه چگونه از شر آن در كوتاه‌ترين زمان ممكن خلاص شوند اما در مقابل، زنان بيشتر درگير پاسخ احساسي‌شان نسبت به آسيب هستند كه اين خود ممكن است باعث شود تا آنها درد را شديدتر احساس كنند.
 
براي مقابله با ناراحتي ناشي از طلاق نيز تفاوت دو جنس به خوبي مشهود است. زنان توانايي بيشتري براي تطابق با موضوع دارند. تحقيقي كه در يوركشاير انجام شد نشان داد زنان در مقابله با تمامي مراحل مختلف قطع رابطه از مردان قوي‌تر هستند. 61 درصد از زنان اظهار داشتند كه در طي 2 سال اول بعد از طلاق، آنها بسيار خوشحال‌تر از موقعي بودند كه هنوز در حال زندگي مشترك بودند در حالي كه فقط 51 درصد از مردان نظر مشابهي را داشتند.

دكتر فرانك تاليس روان‌شناس باليني معتقد است يافته‌هاي فوق را مي‌توان به وسيله تفاوت‌هاي مشخصي كه در مغز دو جنس وجود دارد، توجيه كرد. در سير تكاملي، زنان بيشتر اهل معاشرت و رفتارهاي اجتماعي هستند، چرا كه به هر حال اين زنان هستند كه بچه‌ها را بزرگ كرده و آنان را براي رويارويي با اجتماع آماده مي‌كنند. آنها داراي مهارت‌هاي برقراري ارتباط‌اجتماعي هستند كه مردان فاقد آن هستند و اين‌ مهارت‌ها به آنها اجازه مي‌دهد تا از طريق احساساتشان صحبت كرده و با دوستان و خانواده‌شان راحت‌تر ارتباط برقرار كنند در حالي كه مردان كمتر قادر به برقراري رابطه اجتماعي مناسب حتي با دوستانشان هستند و در هنگام ناراحتي‌هاي احساسي، به‌جاي مواجهه با مورد ناراحت‌كننده، بيشتر سعي مي‌كنند آن را از هر طريق ممكن و لو اينكه در درون خود بريزند، به حداقل برسانند. شايد يك دليل علمي براي اين موضوع اين باشد كه مغز مردان طوري تنظيم شده كه به‌صورت سيستماتيك و تحليلي عمل كند، در حالي كه مغز زنان بيشتر در مورد احساسات تنظيم شده است. در تحقيق يوركشاير اين‌طور به‌نظر رسيد كه مزيت‌هاي ذاتي فوق، نقش مهمي در زندگي جنس موِنث داشته باشند؛ در طي چند سال اول پس از طلاق، زنان روابط بيشتري با دوستانشان برقرار و وقت بيشتري صرف خانواده‌‌شان كردند و به‌دنبال مشاوره‌ها و درمان ناراحتي‌هايشان بودند در حالي كه مردان غالبا به‌دنبال لذت‌هاي موقتي بودند. عمدتا پس از به هم خوردن يك رابطه زناشويي، مردان براي حفظ اعتماد به نفسشان به‌دنبال رابطه جديد هستند به‌جاي آنكه فكر كنند چرا ازدواجشان با شكست مواجه شده است.
 
علاوه بر اين، برخلاف عقيده عمومي، در يك رابطه دوطرفه، مردان بيشتر از زنان درگير عشق مي‌شوند چرا كه براساس بررسي‌ها مردان بيشتر از زنان تمايل دارند تا غريزه‌شان را براي رسيدن به فردي كه او را جذاب و دلربا مي‌دانند، ارضا كنند. از طرف ديگر، زنان بيشتر از طريق برنامه‌ريزي‌شده‌تري عاشق مي‌شوند كه تحت تاثير سير تكاملي‌شان است. آنها بيشتر به‌دنبال شريكي هستند كه مراقب آنها بوده و قادر باشد خانواده‌شان را هم ازنظر مالي و هم ازنظر عاطفي تامين كند. زنان در رابطه‌شان با طرف مقابل علاوه بر جذابيت‌هاي فيزيكي، به‌دنبال مهرباني و سخاوت نيز هستند.

البته دكتر تايس خاطر نشان مي‌كند فشارهايي نيز در اجتماع وجود دارند كه باعث مي‌شوند مردان و زنان به سوي شيوه‌هاي رفتاري برنامه‌ريزي‌شده‌شان هل داده شوند. در اجتماع، مردان بيشتر تشويق مي‌شوند تا احساسات خود را كنترل كرده و تابع آن نباشند. شايد كنترل‌ احساسات در قرون گذشته و به‌ويژه در جنگ‌ها براي مردان خوب بوده باشد، اما در كل كنترل كردن احساسات براي شكل‌دهي يك رابطه زناشويي كار جالب و مفيدي نيست.
 
در سمت مقابل، زنان در اجتماع غالبا به سوي شيوه رفتاري رانده مي‌شوند كه در طي آن از زنان بيشتر انتظار مي‌رود ملايم‌‌تر و مهربان‌تر باشند كه اين خود موجب مي‌شود برقراري ارتباط با ساير افراد جامعه برايشان آسان‌تر باشد.به همين دليل زنان بيشتر از مردان به اطمينان كلامي اهميت مي‌دهند.
در تمام موارد ذكر شده سعي شده كارهاي پيچيده مغزي تا حد بسيار زيادي ساده شوند. البته بايد توجه داشت هيچ زن و مردي تمام خصوصياتي كه محققان در مورد مغز زن و مرد مي‌گويند را ندارد. اغلب مردم مغزهاي متعادلي دارند كه داراي مقادير مساوي از خصوصيات مردانه و زنانه است. حتي برخي از افراد داراي مغزهايي هستند كه رفتاري خلاف جنس آنها دارد.

دكتر تايس معتقد است تفاوت دو جنس هم در روابط سالم و هم در روابط شكست خورده كاملا مشهود بوده و بايد به‌دقت بررسي شود. موارد اختلاف زيادي بين دو جنس وجود دارند اما اگر موردي به‌طور عمده و در ميان تعداد زيادي از افراد صحيح بود، مي‌تواند كمك‌كننده باشد، به‌ويژه به اين دليل كه شما بفهميد و بدانيد آن موضوع، يك رفتار عمومي است و يك مورد ناخوشايند و يا شخصي نيست و شما نبايد احساس بدي در اين مورد داشته باشيد. به‌عنوان مثال، ممكن است در اختلاف زناشويي، مرد آرام و ساكت باشد ولي اين بدان معنا نيست كه وي عصباني شده است، بلكه معناي عمده آن اين است كه مغز آن مرد بهتر مي‌تواند مسئله را درون خود و با آرامش حل و فصل كند.

به‌طور مشابه، چنانچه زني براي صحبت‌كردن و مباحثه پافشاري مي‌كند، نبايد فكر كرد علت آن بهره‌برداري از نق‌زدن‌هاي مداوم است، بلكه اين غريزه وي است كه از او مي‌خواهد تا براي برقراري ارتباط و نشان دادن احساسش صحبت كند. اگر شما اين تفاوت‌ها را قبل از اينكه موردي پيش بيايد درنظر بگيريد، حتما رابطه راحت‌تر و درك بهتري از طرف مقابل خواهيد داشت و متوجه خواهيد شد كه كار مغزهاي متفاوت زن و مرد به كمك يكديگر كامل مي‌شود.

نويسنده: دکتر بابک هوشمند




عـزت نــفس و اعــتماد بنفس بنيادي ترين بخش شخصيت يـك فرد مي بـاشـد كه در تمام جوانب زندگي فرد خود را به نـحـوي متـظـاهــر مي سازد. اعتماد بنفس سالم و بالا يك ضرورت حـيـاتي و مـطـلق بـــراي هر فردي ميباشد.
اعتماد بنفس را ميتوان چنين تعريف كرد:

* باور و اعتقادي كه فرد نسبت به خود دارا ميباشد.
* شناخت ارزش و اهميت خويش-داشتن اعتماد و رضايت از خويش.
* توانايي برخورد و كنارآمدن با چالشهاي اساسي زندگي.
* تـوانـايـــي ارزيابي درست و دقيق خويش-پذيرش خويش و ارزش نهادن به خود بدون هيچگونه قيد و شرطي.
* توانايي شناخت و پذيرش نقاط ضعف و قـوت و محدوديت هاي خويش.

افرادي كه از اعتماد بنفس پاييني برخوردار ميباشند داراي خصوصيات زير هستند:

* مرتبا خودشان را مورد انتقاد و سرزنش قرار ميدهند.
* هنگام صحبت كردن در چشمان فرد مقابل خود هنگام نگاه نميكنند. با سر پايين و قدمهاي آهسته قدم بر ميدارند.
* در پذيرش تعريف و تمجيدها و تعارفاتي كه به آنان ميشود مشكل دارند (تصور ميكنند سزاوار آنها نبوده و يا ديگران در صدد تمسخر آنها ميباشند).
* معمولا احساس ميكنند قرباني رفتار ديگران هستند.
* احساس تنهايي ميكنند حتي زماني كه در يك جمع قرار دارند.
* در درون خود احساس خلاء و پوچي ميكنند.
* احساس ميكنند با ديگران تفاوت دارند.
* احساس افسردگي، گناه و شرمساري دارند.
* نسبت به تواناييهاي خود براي رسيدن به موفقيت ترديد دارند. عدم خودباوري.
* از موقعيتهاي نو و جديد مي هراسند.
* از شكست وموفقيت مي هراسند.
* مرتبا سعي در راضي نگاهداشتن ديگران دارند.
* دچار هراس اجتماعي ميباشند.
* قادر به مديريت زمان خود نميباشند.
* عادت به پشت گوش انداختن كارها دارند.
* در مقابل انتقاد، اظهار نظر و سرزنشهاي ديگران (خواه واقعي، خواه واهي) بسيار آسيب پذير ميباشند.
* از ابراز عقايد و احساسات خود خودداري ميكنند زيرا از چگونگي واكنش ديگران هراس دارند.
* خود را درگير موادمخدر و يا روابط مخرب ميكنند.
* از تعيين يك هدف مشخص و پيروي از آن عاجز ميباشند.
* قادر به بيان خواسته ها و نيازهاي خويش نميباشند.
* معمولا عصباني و پرخاش گر ميباشند.
* ارزيابي غير واقعي از خود دارند.
* تحمل عيب و كاستي را نداشته و كمالگرا ميباشند.
* احساس خوب آنها وابسته به عوامل خارجي اعم از وقايع روزانه و يا نوع رفتار ديگران با آنها دارد.
* وابستگي هيجاني دارند: براي دستيابي به يك احساس خوشايند به دنياي خارج خود وابسته ميباشند. مانند:
وابستگي به مواد: مانند غذا، داروها،الکل، مواد مخدر به منظور پر كردن خلاء دروني خود و تسكين دردهايشان.
وابستگي به رفتارها: مانند خرج كردن پول، قمار بازي و تماشاي تلويزيون. به منظور پر كردن خلاء دروني و تسكين دردهايشان.
وابستگي به مال: براي تعيين ميزان ارزش و شايستگي خود به پول و مال وابسته هستند.
وابستگي عاطفي : براي داشتن حس ارزشمندي، شايستگي و امنيت به توجه، پذيرش و تائيد فرد ديگري (معشوق خود) وابسته ميباشند.
وابستگي به سکس : براي پر كردن خلاء دروني به سكس پناه ميبرند.


اعتماد بنفس واقعي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

اعتماد بنفس حقيقي يك حس دروني مي باشد بدون وابستگي به جهان خارج، رويدادها، موفقيتها، شكستها و افراد ديگر. اما عزت نفس و اعتماد بنفس واقعي بسيار نادر و ناياب ميباشد زيرا اغلب اعتماد بنفسها كاذب و نقابي براي پنهان سازي اعتماد بنفس پايين ميباشد. اعتماد بنفسهاي غير واقعي را ميتوان در موارد زير يافت:

*اعتماد بنفسهاي كاذب: اينگونه اعتماد بنفسها وابسته و زود گذر ميباشند.مانند اعتماد بنفسهايي كه به جهت ثروت،شهرت،محبوبيت،به تن داشتن لباسهاي فاخر،قدرت و زيبايي ظاهر در افراد نمود مي يابند كه همگي كاذب بوده و ارتباطي به ماهيت واقعي فرد ندارند. 
* گستاخي: معمولا مردم افراد پر رو و گستاخ را با افراد با اعتماد بنفس بالا اشتباه ميگيرند.اما پررويي نيز يك نوع نقاب براي استتار بي كفايتي و اعتماد بنفس پايين ميباشد.
* متظاهرها: اينگونه افراد خود را با اعتماد بنفس، شاد، موفق و شكست ناپذير نشان ميدهند. اما از درون احساس پوچي و خلاء كرده و از شكست بسيار هراسانند.
همچنين اعتماد بنفس به مفهوم برتري داشتن، تكبر وخود بيني نميباشد زيرا اين خصوصيات رفتاري از اعتماد بنفس پايين نشات ميگيرند. اعتماد بنفس شما نبايد يك پديده مقايسه اي و رقابتي باشد زيرا در اين هنگام شما خود را در معرض احتياج و وابستگي به پذيرش ديگران قرار خواهيد داد كه با اعتماد بنفس واقعي و ناب منافات دارد. افراد با اعتماد بنفس بالا نيازي به پذيرش، موافقت، تائيد، تشويق و دلگرمي ديگران ندارند. همچنين اعتماد بنفس بالا اينگونه نيست كه شما را از هر گونه ترديد، ياس ونگراني مصون بدارد بلكه تنها تحمل و غلبه بر آنها را براي شما آسانتر ميسازد.

خصوصيات افراد با اعتماد به نفس بالا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

* برخوردار از مركز كنترل دروني: غم و شادي آنان وابسته به عوامل خارجي نيست.
* از لحاظ جسماني، احساسي، ذهني و معنوي از خود مراقبت ميكنند.
* ميانه روي را در افكار، احساسات و رفتارهاي خويش حفظ ميكنند.
* قادر به پذيرش و پند گيري از اشتباهات خود ميباشند. قادر به بيان جمله "من اشتباه كردم" ميباشند.
* توانايي بخشش اشتباهات خود و ديگران را دارند.
* مسئوليت اداره زندگي خود را بعهده ميگيرند.
* تفاوتهاي فردي ميان افراد را ارج مينهند.
* به نقطه نظرات ديگران گوش ميدهند.
* همواره مسئوليت ادراكات، احساسات و واكنشهاي خود را بعهده گرفته و هيچگاه آنها را فرافكني نميكنند.
* از نقاط ضعف و قوت خود آگاهي دارند.
* همواره در حال پيشرفت و ترقي بوده و از ريسكهاي مثبت در زندگي بيم ندارند.
* داراي اعتماد بنفس و خود باوري بوده و به خود ارج ميدهند.
* اعتماد بنفس آنان بدور از خودبيني و غرور ميباشد.
* از آنكه مورد انتقاد قرار گيرند نمي هراسند.
* هنگامي كه از آنان پرسشي ميگردد حالت تدافعي بخود نميگيرند.
* در برابر موانع و مشكلات به آساني تسليم نميگردند.
* نيازي به تحقير و تمسخر ديگران ندارند.
* از آنكه در كاري شكست بخورند ويا در حضور ديگران نادان بنظر برسند ابايي ندارند.
* هيچگاه خود را مورد انتقاد و سرزنش مخرب و شديد قرار نميدهد.
* توانايي خنديدن به خود و زياد جدي نگرفتن خود را دارند.
* به خويشتن و توانايي خودشان ايمان و اعتماد دارند.
* به تصميم گيري هايشان اعتماد دارند.
* باور دارند كه فردي با ارزش، با قابليت، دوست داشتني، پذيرفتني و مهم ميباشند.
* نيازي به كمالگرايي ندارند.
* هيچگاه خودشان را با ديگران مقايسه نميكنند.
* از آنكه ديگران چگونه نسبت به آنان مي انديشند واهمه و نگراني ندارند.
* نيازي به اثبات و توجيه افكار و عقايد خود به ديگران ندارند.

چگونه اعتماد بنفس خود را افزايش دهيد
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

* آگاه باشيد كه ارزش شما به عنوان يك انسان بستگي به داشتن وزن ايده آل، زيركترين و باهوشترين بودن، مشهوربودن، محبوب ترين بودن، سريع ترين بودن، بالاترين نمره و يا رتبه را داشتن، شوخ طبع ترين بودن، خوش لباس ترين بودن، بهترين خانه و ماشين را داشتن و بهترين دوستها را داشتن نبوده و تنها به خودتان بستگي دارد.
* توانايي ها، استعدادها و موفقيتهاي خود را جشن بگيريد.
* خود را به خاطر اشتباهاتي كه مرتكب گشته ايد عفو كنيد.
* بروي نقاط ضعف خود تمركز نكنيد. هر انساني نقاط ضعف خاص خود را دارد.
* با حقوق فردي خود آشنا شده و از آنها پيروي كنيد.
* از تحقير و سرزنش خود دوري كرده و مثبت انديشي را فرا گيريد.
* خود را بر اساس يك سري استانداردهاي منطقي و دور از دسترس مورد قضاوت قرار ندهيد.
* ياد بگيريد كه شما يك انسان منحصر بفرد بوده و تنها خود شما مسئول تصميم گيريهاي زندگيتان ميباشيد.
* بياموزيد كه با پشتكار و سماجت قادر خواهيد بود به موفقيت دست يابيد.
* بياموزيد كه شما نيازي به تلاش بي وقفه براي كامل گشتن نداريد.
* خودتان تعيين كننده مفهوم موفقيت باشيد




قانون اصلي براي ارتباطات انساني

يك انسان موفق نيمي كارمند است، نيمي سياستمدار او مي داند  كار كردن با ديگران بخصوص در دنياي كنـونـي  كـه مملو از انسانهاي دمدمي مزاج و زود رنج اسـت،روال ارتباطي خاصي را مي طـلبد. او سـخـن يـكـي از  بــزرگان جامعه شناس كـه "هنـگـام برخورد با مردم بخاطر  داشـته باشيد با مخلوقات منطق طرف نيستيد،بلكه با مخلوقـات احـساسـات، مـوجوداتـي كه سرشار از تبعيض، روحــيات پيشداوري و تعصب مي باشند، و با غرور و خودبيني دست بگريبانند طرف هستــيد،را مد نظر دارد.در ايـن قسمت برخي از قـوانـيـن اصـلـي ارتـبـاطات انـساني در فضاي كاري را مشاهده ميكنيد. 
براي مهارت يافتن در آنها، بايد اين قوانين را جزئي از خود درآوريد.
 
1- ديگران را با نام صدا بزنيد
اين خوشايند ترين صدا براي گوش هر كسي است. وقتي نام فردي را بكار مي بريد، در حقيقت پيغام خود را به صـورتي اختصاصي و تـنها براي شـخـص او مبـدل مـي سـازيــد. همچنين علاقمندي و ميزان اهميت شما را نسبـت به فرد ميـرسـاند. اين يك ابزار ساده فريبنده براي كاستن از جبهه گري هاي شخص مي بـاشـد چـرا كه يك نوع وجه ضمان و تـعهــد بـوجود مي آورد. جملات خود را با اسامي افراد آميـخته، و بـا سـؤالاتــي نــظـيـر، "علي، امروز خوب هستي؟" آغاز كنيد.

2- اشتباه خود را بپذيريد
ممكن است تصوركـنيد كه اگر اشتباهي كه مرتكب شده ايد را بگردن نگيريد، وجهه خود را از دست خواهيد داد. اين كار درست نيست. اعتراف به اشتباهات در مـحيط كـار يكي از ستوده ترين اعمال است چون اندك افرادي مبادرت به آن مي نـمايـنـد. بـيـامـوزيــد كه چـگونه تـكبـر و خـودخـواهـي را كنار گذاشته و بپذيريد كه كامل نيستيد. فقط در اين كـار زياده روي نكنيد مثلا لازم نـيست با عذرخواهي هاي فـراوان در جـلسـات اقـدام به بيان اشتباهات خود نماييد. يك جمله "من اشتباه كردم و متوجه آن ميشوم،" كفايت ميكند.

3- ديگران را با معيارهاي بالا درنظر بگيريد
اندك افرادي در بين ما، كه معمولا عقل كل خطاب ميگردنـد، بـنـظر مي رسد اينگونه فكر ميكنند كه هيچ كسي جز خودشان قادر به انجام صحيح امور نميباشد. جزء اين گروه از افراد نباشيد. به قابليتهاي ديگران اعتماد كنـيد. در واقـع به آنـهـا در انـجام دادن كارها به بهتريـن وجـه ممـكن اطـمـيــنان داشتـه بـاشيد. ايـن به مـعناي داشتن انتظارات بيش از حد نيست. باور داشتن يك فرد او را تشـويـق بـه انـجـام كـارها با حداكثر توان نموده و از نا اميدي جلوگيري بعمل مي آورد.

4-علاقه اي صادقانه و صميمي از خود نشان دهيد
"كارها خوب پيش ميره علي جان؟خوبه، ميشه اين پرونده ها رو برام چك كني؟" اين به معناي ابراز علاقه نبوده و بيشتر به دوستي خاله خرسه شباهت دارد. هر فردي در دفتر كار شما داراي سابقه اي غني از علايق، تجارب و  سلايق مي بـاشد. حـتـي اگر نقطه اشتراكي با هم نداريد، در مورد اطرافيانتان اطلاعات كسب كنيد.
اگر يكي از همكاران شما گفت كه شركت در گيم هاي آنلاين را دوست دارد، در مورد آن از او سؤال نماييد-- حتي اگـر بـراي شـما جالب نيست. نه تنها ميتوانيد چيز جديدي ياد بگيريد، اگر در آينده به آن گرايش پيدا كنـيـد، از امتيازاتـي برخوردار خواهيد گشت. مردم دوست دارند كه ديگران آنها را بخاطر داشته باشند

به سخن خود مشغول بوده و بدانيد چه وقت بايد آنرا بيان كنيد

5- از ديگران تعريف و تمجيد نماييد
فقط نگوييد "خوب بود." در مورد تعريف خود صريح تر بوده و نشان دهيد كه در مورد آنچه كه فرد در حقيقت انجام داده آگاهي داريد. "علي، تـو خيـلي خوب جلسه را اداره كردي بخصوص وقتي هـمـه از مسيـر مـوضوع اصـلـي منـحرف شده بودند،" اين يك مثال خوب است. در عين حال سعي كنيد به ندرت و فقط زماني كه واقـعا نـيـاز است انتقاد نماييد. انتقاد را طوري بيان كنيد كه مانند يك نصيحت سازنده از طرف دوسـتـي قـابـل اعـتـمــاد در نظر گرفته شود

6- مراقب حرفهايتان باشيد
اگر تصميم پيگيري كاري را نداريد، نگوييد كه آن را انـجـام خواهيد داد. اعتبار شما ارتباط تنگاتنگي با كلامتان دارد. اگر به قول خود عمل نكنيد، در مـورد كـارهـاي بـزرگ بـه شـما اعتماد نشده و در نتيجه پيشرفتي نخواهيد كرد

7- قدرداني و سپاسگزاري كنيد
اگر فـردي لـطفـي به شما كرد، و يا براي انجام كاري براي شما از خواسته خود گذشت، مطمئــن گرديد كـه بـه اين سـعي و تـلاش آگـاه شويد. شما بخودي خود مستحق لطف نـبـوده و كسـي بــه شما بدهكار نيست. اگر مورد لـطـف واقـع شـديد، تـشـكر نـمـوده و درعوض مقابله بمثل كنيد

8- با فكر و با ملاحظه باشيد
هـرگز تـصور نـكيند كه ديگران سخنان شما را مساعد و ارزشمند تلـقـي خـواهـنـد كـرد. برخي افراد بصورت طبيعي تك تك كلماتي كه شخص بـيـان مي كنـد را بـراي يـافــتن يك رودررويي شخصي مورد جستجو قرار مي دهند. شما نمي تـوانيـد اينگونه افراد را تغيير دهيد، اما قادريد نزد آنها حرف هاي خود را با دقت سازمان دهي نماييد. پيش از صحبت كـردن فكر كنيد و مطمئن شويد كه هيچ ابهامي كه باعث سوء تعبيـر شـود در سـخـنـان شما وجود ندارد.همچنين ميتوانيد سـعي در فهميدن نقطه نظرات ديگران نماييد تا از بروز سوء تفاهمات ممانعت بعمل آوريد. ممكن است عميقا" اعتـقـاد بر حـقانـيـت خـود داشـتـه باشيد، اما متوجه گرديد كه ديگران به همين منوال درباره عقايد و باورهايشان مي انديـشند. شما بايد نظرات آوها را محترم شمرده و ببينيد چرا آنها اينگونه فكر ميكنند. بجاي مـشاجره از ديگران بخواهيد در مورد مواضعشان توضيح دهنـد. مجـبـور نيـستـيد مـوافــقت كنيد، اما ميتوانيد بگوييد، "من متوجه هستم شما چه لي گوييد."

9- از خود گذشتگي كنيد
گه گاهي از مكان شغلي خود خارج شده و به ديگران در كـارهـايشـان كـمك نماييد. اين عمل را بدون اينكه از شما درخواست شود انجام دهيد. گفتن، "كمك لازم نـداري؟" يــك تاثير دوگانه در پي دارد. ابتدا، شما ديگران را تشويق بـه از خـود گـذشتـگي نـمـوده و در نتـيـجـه مـحيـط كـاري مثـبـت تـري ايـجاCF خـواهد شـد. دوم، بـراي خود لطفي متعاقب را خريداري ميكنيد، چرا كه مهرباني هميشه بازميگردد

10- متواضع و فروتن باشيد
تلاشهاي مشهود براي تحت تاثير قرار دادن همكاران و اشخاص مافنق نـتـيجه عكس به همراه خواهد داشت. هيچكس آدم خودنما را دوست ندارد. اگر ميــخواهيد كمالات شما تـوسـط ديـگران تصديق شوند، كافي است تمرين بردباري بيشتري بنماييد. كاميابيـهاي شما زماني مصداق واقعي پيدا ميكنـند كـه اجازه دهيد ديگران خود متوجه آنها گردند نه اينكه مرتب صحبت از آن بميان آوريد

11- به حفظ آبروي ديگران كمك كنيد
هـر كسي اشتباه مي كـنـد. بــه دفعه قبلي كه اشتباهي خجالت آور مرتكب شديد فكر كنيد. دوست نداشتيد كسي بيـايـد و اشـتـباه شـمـا را كـوچـك جلوه داده و از جديت آن بكاهد؟ پس همين كار را شما در مورد ديگران انجام دهيد. با خنـديـدن به اشتباهي كه شخص ( نه با خنديدن به خود شخص ) مرتكب شده بهمراه ضربه اي دوستانه به شانه هـاي او از پريشانيش كاسته و بگوييد، "اين براي بهترين افراد اين شـركـت هـم مـمـكـن است پيش بيايد." با اين كار به او و به ديگران اطمينان ميدهيد كه دنيا به پايان نرسيده است. اگر مـــناسب است، بجاي جلب توجه بي مورد  نسبت به اD4تباه رخ داده، هيـچ چيزي نگوييد

پاكسازي ميدان مين
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
محيط كاري مي تـواند ميـدان ميـني از اشـخاص زود رنعج و احـساساتـي بـاشــد. داراي خصوصيات خود بودن آن را خنثي نمي كـنـد. بـا دانسـتـن قـوانـيـن بـرخـورد بـا ديـگـــران سياستمدارترين فرد محل كار خـود بـاشـيد. امـروزه، كـارمنــداني كه از روابط انساني به بهترين وجه آگاهي دارند، مناسب ترين افراد براي مديريت محسوب ميگـردند. كـارفرماي شما احتمالا اين موضوع را دانسته و به آن توجه خواهد كرد

برگرفته از سایت people